دخترک نابینا به معشوق خود گفت آرزو دارم کسی چشمش را به من دهد تا تورا ببینم کسی چشمش را به او داد پسرک نابینا بود دخترک از او متنفر شد و از او خواست که دیگر پیش او نیاید پسرک قبول کرد و گفت من می روم ولی مواظب چشمانم باش.
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در پنج شنبه 24 فروردين 1391برچسب:
,
ساعت
14:57 توسط fatima
|